چندشعرعاشورایی از شاعران انجمن ادبی شهرستان رامهرمز
دیدندسرش راهمه،ارباب که نه
چون چشم فروبسته ولی خواب که نه
ازدید پدر فرات یعنی پرواز
اوتشنه لب شهادت است آب که نه
احمدکردزنگنه
درکوچه ی شب مرثیه ای درمی زد
قو پرپروخون درآسمان پر می زد
آن روز کنارغزل سوخته اش
بی دست ترازهمیشه برسرمی زد
حمداله احمدی
تاکی غم بی حساب بایدبخوریم
ازتشنه لبی سراب باید بخوریم
گویندهمان ها که حسین راکشتند
بایادحسین آب باید بخوریم
محمدکردزنگنه
پرشد
چشمانش ازاشک
وقتی
امیدش ازمشک
خالی شد
سیدجمال دردارپور