پایگاه رسمی انجمن ادبی شهرستان رامهرمز

معرفی شاعران،معرفی کتاب،همایش ونشست های ادبی اداره ارشاداسلامی شهرستان رامهرمز

پایگاه رسمی انجمن ادبی شهرستان رامهرمز

معرفی شاعران،معرفی کتاب،همایش ونشست های ادبی اداره ارشاداسلامی شهرستان رامهرمز

اشعارشاعران انجمن

چندشعر از شاعران انجمن ادبی شهرستان رامهرمز 

 


بیدارم وخواب مرگ رامی بینم

برچهره نقاب مرگ رامی بینم

شیرین شده زندگ برایم چندیست

حالا که جناب مرگ رامیبینم

محمدکردزنگنه


درکوچه نکش پای هیاهوهارا

آشفته نکن خواب قلم موهارا

درحاشیه کمتربه رخ خلق بکش

کج مشربی مرام ابروها را

حمداله احمدی


درجاده ای که خاطره های تو جان گرفت    

سیلاب اشک از دل تنگم  امان گرفت

ازشهربی تو خسته شدم چشمهای من 

با التماس  دامنی  از  آسمان  گرفت

شب بود و هرستاره به چشمک نشانه ای

از جای ماه در افق کهکشان گرفت

روی از نقاب ابر در آورد و جلوه ای  

از آفتاب چهره ی تو ناگهان گرفت

زخمی که از زمانه به دل داشتم هنوز  

باشور اشک من سرزخم زبان گرفت

چون کشتیه شکسته که در دست موجهاست

 یادت دل غریب مرا در میان گرفت

وقی زمانه دوری مان را زمینه چید... 

حتی دلم زدست زمین وزمان گرفت

یلداست بی تو این شب جانکاه زندگی   

خورشیدمن بتاب دل آسمان گرفت...

سیدشهاب الدین طباطبایی


چون برگ به جامانده ای ازفصل شدم

ناخوانده به صفحه ای دگروصل شدم

افسوس که ازمتن نمانده اثری

ازبس که کپی برابراصل شدم

سیدجمال دردارپور


در دوردست هایی،

جایی دور از دست های من ؛


سرنوشت در خطوط پیشانی ام تکرار میشود

و هر روز لای موهایم،

شعری سپید میپیچد..

 

دستانت را دراز کن

که انتهای این جاده

بهشت باشی 

یا جهنم...

می آیم!

 

چمدان شعرهایم را بسته ام ؛

این روزها

سخت...

مشغول مردنم

صدیقه(مریم)کردزنگنه



کجاسایه ات را

درپناهگاهترین ابهام میپرورانی،،،،

درتاریکترین لحظه ها

زوزه می دزدد

جان شیشه ایم را،،،،،

عصمت مانگشتی


بیا ای قاصد پرشوکت دریای طوفانزا

براین گهواره ی نوزاد بیتابم

بخوان لالایی خوش یمن فردا را

بیا ای دختردریا

وهمچون مادری برطفل بیتابم

بکن اغوش خود را باز

بگستر خرمن گیسو

که امیدی به اغوش سراسر یاس من نیست

دیار ما پرازدرد است

پراز آواز خاموش قناریهاست

پراز اندیشه های سقط رویاهاست

عطش فرمانروای بستر است اینجا

بیا ای آرزوی دشت

برای بوسه ای از تو

شقایقها بغل وا کرده اند امروز

لیلا کردزنگنه(سایه)


بر بوم رویا قریه ای اباد میکشم

تصویر گیسوی تو را در باد میکشم

در اسمان نیلی صبح خیالیم

زیر پرت خورشید و ابر و باد میکشم

یک بیشه ی وحشی پر از دار و درخت و رود

زیتون و نخل و سنجد و شمشاد میکشم

در وسعت رویایی و شیرین یاد تو

یک بیستون عشق و یک فرهاد میکشم

هر شب کنار پنجره در خلسه ای زلال

تصویر تازه ی تورا در یاد میکشم

در انتظار روشن دیدار با تو ، من

مردی کنار کوچه ی میعاد میکشم

در خلوت تنهایی تقدیر مبهمم

بر بوم رویا نا کجا اباد میکشم

محمدرحیمی(رحیمی رامهرمزی)


موهایم

سفید شده اند

اماهنوزدوستت دارم های تو

گونه هایم را

سرخ می کند

رویاابراهیم نژاد(عضوافتخاری)


کوه دهکده

همچو مردی چپق به دست

موی خودرا

سپید می کندازمه

ملک میرزامحمدرحمانی



چهارِعصر

صدای صائقه،خیابان،ترمزشدید

باصدای یک

ناگهان زندگی ام تمام شد

اماسالهاست

که ازچهارعصرعبور نکرده ام...!

مریم موسوی


ازچشمان آشپزخانه

سرریز می شوم

لای پرده ها

خوشبختی همسایه سرک می کشد

ومن ازهرانگشتم هزاردرد می بارد

این بار باهیچ کبریتی منفجرنمی شوم!!

سیده نرگس موسوی


درشهرهوای مبهمی ساخته اند

انگار که خورشید غمی ساخته اند

خونگرم ترین مردم دنیا اینجا

باصددرجه جهنمی ساخته اند

احمدکردزنگنه

نظرات 1 + ارسال نظر
چکاوک جمعه 8 آبان 1394 ساعت 13:37

ای چشمهایت بهتر از فردا کجایی.
می میرم اینجا بی وجودت گر نیای
یادت نفس های مرا بیتاب کرده
ای همدم شبهای بی فردا کجای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد